ده ماهگی
طاهای شیطون ما دیروز 24/8/95 رفت تو ده ماهگی . این پسرک شیطون حسابی ما را اذیت میکنه . من بابای طاها هستم . همین امروز از سر کار اومدم نهار بخورم اینقدر اذیتم کرده و بعد هم کل پیرهن و لباسم را کرده زیر برنج و روغن . این شیطون بلای ما چند روزی هست که برا چند ثانیه روی پاهاش می ایسته . خلاصه من از دستش حسابی شاکی ام . کتابام را پاره میکنه . از سرو کله م میره بالا نمیزاره نهار بخورم . چایی باید سر پا بخورم. ولی با تموم این شیطنت ها امید من و مامانش هست و حس حرکت کردن و شاد بودن .من از خدای مهربان می خوام که از این شیطون ها به همه بده و این ادیت ها به سر همه بیاد که خیلی خیلی لذت داره ...
نویسنده :
مامانی
18:37